آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴

    قندیل به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / ghandil /

    قدیمی candelabrum, chandelier, latticed, lampshade

    candelabrum

    chandelier

    latticed

    lampshade

    چراغ‌آویز، مشعل آویزان

    قندیل تالار رقص با زیبایی درخشنده‌ی خود کل فضا را فروزان کرده بود.

    The chandelier in the ballroom illuminated the entire space with its sparkling beauty.

    قندیل آنقدر بزرگ بود که لازم بود دو نفر آن را حمل کنند.

    The candelabrum was so large that it needed two people to carry it.

    اسم
    فونتیک فارسی / ghandil /

    anything resembling a latticed lampshade

    anything resembling a latticed lampshade

    هر چیزی که مانند قندیل آویزان است

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    قندیل یخ

    icicle

    مجموعه‌ای خیره‌کننده از قندیل

    a stunning collection of latticed lampshades

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد قندیل

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    چراغ چراغدان چلچراغ شمعدان مشعله

    سوال‌های رایج قندیل

    قندیل به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «قندیل» در زبان انگلیسی به icicle ترجمه می‌شود.

    قندیل به توده‌ای از یخ گفته می‌شود که به‌صورت نوک‌تیز و آویزان، معمولاً از لبه‌ی سقف‌ها، شاخه‌ی درختان، یا سازه‌های مختلف در هوای سرد زمستانی تشکیل می‌شود. این پدیده زمانی رخ می‌دهد که آب ذوب‌شده از برف یا یخ موجود در سطوح بالا، به‌مرور از لبه‌ها چکه کند و در اثر سرمای شدید هوا، به‌تدریج یخ بزند. هر قطره‌ی آب تازه که چکه می‌کند، به قندیل قبلی اضافه شده و آن را بلندتر و ضخیم‌تر می‌سازد.

    فرآیند شکل‌گیری قندیل‌ها یکی از نمودهای زیبا و در عین حال علمی در طبیعت است. این پدیده ترکیبی از ذوب و انجماد متناوب است که بسته به شدت سرما، میزان تابش آفتاب، و سرعت ذوب برف، می‌تواند قندیل‌هایی با اندازه‌های مختلف ایجاد کند. در مناطق کوهستانی یا سردسیر، قندیل‌هایی به طول چند متر نیز دیده می‌شوند که شکوهی خاص به چشم‌انداز زمستانی می‌بخشند. با این‌حال، تشکیل بیش از حد قندیل‌ها در لبه‌ی ساختمان‌ها می‌تواند خطرناک باشد و به‌عنوان تهدیدی برای ایمنی عابران یا سازه‌ها شناخته می‌شود.

    از منظر زیبایی‌شناسی، قندیل‌ها جلوه‌ای خاص به فصول سرد می‌دهند. انعکاس نور خورشید بر سطح شفاف و یخ‌زده‌ی قندیل، جلوه‌هایی از درخشش و درون‌مایه‌ی هنری در طبیعت ایجاد می‌کند. عکاسان طبیعت، اغلب در پی ثبت صحنه‌هایی هستند که قندیل‌ها در کنار برف، مه و نور زمستانی، ترکیبی شاعرانه به‌وجود آورده‌اند. در هنر و ادبیات نیز قندیل‌ها نمادی از سرما، سکون، یا گذر زمان بوده‌اند.

    در فرهنگ عامه، قندیل گاهی با عناصر افسانه‌ای یا خیالی نیز درآمیخته است. در برخی داستان‌های فولکلور، قندیل‌ها به‌عنوان اشک‌های یخ‌زده‌ی طبیعت یا نشانه‌هایی از حضور نیروهای ماورایی در زمستان تعبیر شده‌اند. همچنین در معماری سنتی برخی مناطق، قندیل‌های یخی الهام‌بخش شکل‌گیری عناصر تزیینی مانند «مقرنس» شده‌اند که در گچ‌بری‌ها و سقف‌های اماکن تاریخی دیده می‌شود.

    با وجود ظاهر زیبای قندیل‌ها، باید به جنبه‌های ایمنی آن‌ها نیز توجه داشت. ریزش ناگهانی قندیل‌های بزرگ می‌تواند خسارت مالی یا حتی آسیب‌های جانی ایجاد کند. به همین دلیل در کشورهای سردسیر، تمهیداتی برای پاکسازی دوره‌ای قندیل‌ها از لبه‌ی بام‌ها و ناودان‌ها انجام می‌شود. قندیل، در عین زیبایی طبیعی‌اش، یادآور قدرت بی‌چون‌وچرای طبیعت و نیاز به همزیستی هوشمندانه با آن است.

    ارجاع به لغت قندیل

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «قندیل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قندیل

    لغات نزدیک قندیل

    • - قندی
    • - قندی کردن
    • - قندیل
    • - قندیل یخ
    • - قنسول
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    conversationalist copilot cornerstone cornstarch eid al-adha eleventh eliot elude emergence emergent empathetic empowerment ethics evan even-tempered پرورش ایاب و ذهاب راسخ رسوخ رشک رشک بردن رعیت رفعت روزن رهگذر زادبوم زرتشت زرشک زرشکی ساروج
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.