آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

چراغ به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / cheraagh /

lamp, light, lampad, lantern

lamp

light

lampad

lantern

لامپ، وسیله‌ی تولید روشنایی

ردیف چراغ

a bank of lights

چراغ اتاق خواب هنوز می‌سوخت (روشن بود).

The bedroom light was still burning.

اسم
فونتیک فارسی / cheraagh /

kerosene cooker, kerosene burner

kerosene cooker

kerosene burner

اجاق نفتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

دیگ را روی چراغ بگذار.

Put the pot on the burner.

مخزن چراغ نفتی

the reservoir of a kerosene lamp

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد چراغ

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
مترادف:
مترادف:
مترادف:
مترادف:
دشت دشت‌اول (گدایان و معرکه‌گیران)

ارجاع به لغت چراغ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چراغ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/چراغ

لغات نزدیک چراغ

پیشنهاد بهبود معانی