to exfoliate
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
من باید پوست خود را لایهبرداری کنم تا سلولهای مرده را از بین ببرم.
I need to exfoliate my skin to remove the dead cells.
او تصمیم گرفت قبلاز استفاده از آرایش، پوست صورتش را لایهبرداری کند.
She decided to exfoliate her face before applying makeup.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «لایهبرداری کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/لایهبرداری کردن