امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

لج کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

لجاجت کردن

فونتیک فارسی

laj kardan
فعل لازم
to act grudgingly, to act obstinately, to act mulishly, to act obdurately, to be stubborn, to insist

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

- او همیشه لج می‌کرد و هیچ‌وقت از نظرش کوتاه نمی‌آمد.

- She was always stubborn and refused to change her mind.

- لج کرد و مشارکت نکرد.

- She acted mulishly and refused to cooperate.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت لج کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «لج کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/لج کردن

لغات نزدیک لج کردن

پیشنهاد بهبود معانی