mask, visor, vizard
سارقان بانک ماسک زده بودند.
The bank robbers were wearing masks.
ماسک ضد گاز
gas mask
pretense, front, guise, cover
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ماسک از چهرهی کسی برداشتن
to disclose
زیر ماسک میهنپرستی
under the guise of nationalism
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ماسک» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ماسک