آخرین به‌روزرسانی:

متوجه شدن به انگلیسی

معنی‌ها

dig, discover, fall, observe, remark, see, shift, spy, strike

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

عامیانه suss

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد متوجه شدن

  1. مترادف:
    فهمیدن درک کردن آگاه گشتن ملتفت شدن
  1. مترادف:
    رو کردن روی آوردن رو نهادن
  1. مترادف:
    پرداختن
  1. مترادف:
    عطف شدن برگشتن

ارجاع به لغت متوجه شدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «متوجه شدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/متوجه شدن

لغات نزدیک متوجه شدن

پیشنهاد بهبود معانی