فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

محق به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دارنده‌ی حق، حق‌به‌جانب

فونتیک فارسی

mohegh(gh)
صفت

entitled, rightful, worthy, deserving, deserved, in the right, justified, due

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

مشتری محق درخواست رفتار ویژه‌ای داشت.

The entitled customer demanded special treatment.

فرزندان محق از پیروی قوانین خودداری کردند.

The rightful children refused to follow the rules.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد محق

  1. مترادف:
    حقدار ذی‌حق صاحب‌حق حق به‌جانب
  1. مترادف:
    محو فنا
  1. مترادف:
    محو کردن پاک کردن
  1. مترادف:
    درمحاق افتادن
  1. مترادف:
    کاستن کاهیدن

ارجاع به لغت محق

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «محق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/محق

لغات نزدیک محق

پیشنهاد بهبود معانی