specious, plausible, having only appearance of (being right or true, etc.)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سیاستمدار ادعاهای حقبهجانبی دربارهی مزایای سیاست جدیدش مطرح کرد.
The politician made specious claims about the benefits of his new policy.
او استدلال حقبهجانبی برای حمایت از نظریهاش ارائه داد.
He presented a plausible argument to support his theory.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «حقبهجانب» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حقبهجانب