آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

مرزبان به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / marzbaan /

frontier guard, frontier controller, border guard, margrave

frontier guard

frontier controller

border guard

margrave

مرزدار، نگهبان مرز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

مرزبان به شجاعتش در جنگ معروف بود.

The margrave was known for his bravery in battle.

مرزبان مسئولیت بررسی مدارک کسانی که از مرز عبور می‌کردند را بر عهده داشت.

The frontier guard was responsible for checking the documents of all those who crossed the border.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مرزبان

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
سرحددار مرابط مرزدار

ارجاع به لغت مرزبان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مرزبان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مرزبان

لغات نزدیک مرزبان

پیشنهاد بهبود معانی