امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مرید به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

پیرو

فونتیک فارسی

morid
اسم
disciple, devotee, novitiate, follower

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- هشتاد مرید مشتاق، دور مرشد خود نشستند.

- Eighty eager disciples sat around their master.

- او مرید است نه مراد.

- He's a follower, not a leader.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مرید

ارجاع به لغت مرید

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مرید» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مرید

لغات نزدیک مرید

پیشنهاد بهبود معانی