امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مزدور به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

mozdoor
[n.] wage - earner, hired worker, hireling, hired, mercenary

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مزدور

  1. مترادف:
    صفت
    متضاد:
    بیکار
  1. مترادف:
    اجیر جیره‌خوار خودفروخته عامل مزدبگیر مواجب‌بگیر
  1. مترادف:
    عمله فعله کارگر

ارجاع به لغت مزدور

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مزدور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مزدور

لغات نزدیک مزدور

پیشنهاد بهبود معانی