مسخره به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

شوخی، لودگی

فونتیک فارسی

maskhare
اسم
joke, clowning, jest

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- محاکمه‌ی آن‌ها مسخره بود.

- Their trial was a joke.

- مسخره بازی درآوردن

- to clown around
خنده‌دار

فونتیک فارسی

maskhare
صفت
ridiculous, laughable, riot, off-the-wall, jocular

- این قوانین مسخره باید سال‌ها پیش از میان برداشته می‌شدند.

- These ridiculous rules should have been done away with years ago.

- او اغلب حرف‌های مسخره می‌زند.

- He often says ridiculous things.
عامیانه sendup, cockamamie, cockeyed, off-the-wall
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مسخره

ارجاع به لغت مسخره

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مسخره» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مسخره

لغات نزدیک مسخره

پیشنهاد بهبود معانی