آخرین به‌روزرسانی:

مطمئن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / motma'en[n] /

assured, confident, certain, secure, safe, sure, definite, sound, positive, tried, anchored, hunky-dory, reliable, decided, self-assured, clear, believable, self-possessed

دارای اطمینان، آرام، آسوده‌خاطر، ایمن، خاطرجمع، دلگرم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

در جای امن، پیش آدم مطمئن

in safe hands

مطمئن هستم که پیروز خواهیم شد.

I am confident that we will triumph.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

درباره‌ی قیمت مطمئن نیستم.

I am not sure of the price.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مطمئن

  1. مترادف:
    آرام آسوده‌خاطر ایمن خاطرجمع دلگرم زاهل قانع معتمد موثق قابل اطمینان موثوق واثق
    متضاد:
    نامطمئن

ارجاع به لغت مطمئن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مطمئن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مطمئن

لغات نزدیک مطمئن

پیشنهاد بهبود معانی