آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۴

    مغازه‌دار به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / maghaazedaar /

    merchant, shopkeeper

    merchant

    shopkeeper

    دکاندار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    مغازه‌دار با لبخندی گرم به همه‌ی مشتریان سلام می‌کرد.

    The shopkeeper greeted each customer with a warm smile.

    مغازه‌دار بهترین محصول را طبق نیازهای مشتری پیشنهاد داد.

    The shopkeeper recommended the best product based on the customer's needs.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد مغازه‌دار

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    دکان‌دار کاسب

    سوال‌های رایج مغازه‌دار

    مغازه‌دار به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «مغازه‌دار» در زبان انگلیسی به shopkeeper ترجمه می‌شود.

    مغازه‌دار کسی است که مالک یا گرداننده‌ی یک فروشگاه کوچک است و مستقیماً با مشتریان در ارتباط است. برخلاف فروشگاه‌های بزرگ یا زنجیره‌ای که کارکنان متعدد و ساختارهای مدیریتی پیچیده دارند، مغازه‌دارها معمولاً به‌تنهایی یا با کمک اعضای خانواده یا تعداد کمی نیروی کار، فروشگاه خود را اداره می‌کنند. این فروشگاه‌ها اغلب محلی‌اند و نقش مهمی در تأمین نیازهای روزمره‌ی مردم محله دارند، به‌طوری که بسیاری از مشتریان‌شان، به‌صورت روزانه یا هفتگی به آن‌ها مراجعه می‌کنند.

    نقش مغازه‌دار صرفاً محدود به فروش کالا نیست. او باید با مشتریان تعامل مؤدبانه و حرفه‌ای داشته باشد، موجودی کالا را مدیریت کند، سفارش‌های جدید بدهد، قیمت‌گذاری انجام دهد و محیط فروشگاه را تمیز و منظم نگه دارد. در بسیاری از موارد، مغازه‌دار به‌عنوان چهره‌ای آشنا و مورد اعتماد در محله شناخته می‌شود؛ کسی که نه‌تنها فروشنده، بلکه گاهی شنونده‌ی درد دل مشتریان، مشاور خرید یا حتی واسطه‌ای میان افراد جامعه است.

    اقتصاد خرد در بسیاری از جوامع، تا حد زیادی به مغازه‌داران وابسته است. آن‌ها با تأمین نیازهای اولیه‌ی مردم، از جمله مواد غذایی، لوازم خانگی، پوشاک، و خدمات دیگر، نقش مهمی در پویایی اقتصادی ایفا می‌کنند. در مناطق روستایی یا شهرهای کوچک، مغازه‌دارها گاهی تنها گزینه‌ی در دسترس برای خرید کالاها هستند، و حضورشان برای حفظ ساختار اجتماعی-اقتصادی آن منطقه ضروری است. همچنین، در شرایط بحرانی یا دوران رکود اقتصادی، این افراد هستند که با فروش نسیه یا تخفیف‌های موردی، به پایداری معیشت مردم کمک می‌کنند.

    از منظر روان‌شناختی و فرهنگی، شغل مغازه‌داری نیازمند ویژگی‌هایی مانند صبر، دقت، روابط عمومی خوب، و امانت‌داری است. یک مغازه‌دار موفق باید بتواند رفتارهای مشتریان را تحلیل کند، نیازهای آن‌ها را پیش‌بینی نماید و در رقابت با سایر فروشگاه‌ها، اعتماد مشتریان خود را حفظ کند. این مهارت‌ها اغلب از طریق تجربه و ارتباط طولانی‌مدت با جامعه شکل می‌گیرند، نه صرفاً از طریق آموزش رسمی.

    با رشد فروشگاه‌های اینترنتی و فروشگاه‌های زنجیره‌ای بزرگ، مغازه‌داران سنتی با چالش‌های جدیدی روبه‌رو شده‌اند. با این حال، هنوز هم در بسیاری از فرهنگ‌ها، مغازه‌ی محلی و چهره‌ی آشنای مغازه‌دار، بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی روزمره مردم به‌شمار می‌روند. صمیمیتی که در این تعامل‌های چهره‌به‌چهره وجود دارد، در تجارت‌های دیجیتال کمتر احساس می‌شود و همین موضوع است که باعث می‌شود مغازه‌داری سنتی همچنان جایگاه خود را حفظ کند.

    ارجاع به لغت مغازه‌دار

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «مغازه‌دار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مغازه‌دار

    لغات نزدیک مغازه‌دار

    • - مغازه پوشاک فروشی
    • - مغازه جلو ساختمان
    • - مغازه‌دار
    • - مغازه رختشویی
    • - مغازه رستوران
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.