آخرین به‌روزرسانی:

ملاقاتی به انگلیسی

توضیحات:

همچنین می‌توان از ملاقات‌کننده به‌جای ملاقاتی استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دیدنی‌کننده

فونتیک فارسی

molaaghaati
اسم

caller, visitant, visitor, visitational

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

ما با لبخندی از اولین ملاقاتی روز استقبال کردیم.

We welcomed our first visitor of the day with a smile.

ملاقاتی سالانه شامل کارگاه‌ها و نمایشگاه‌هایی از هنرمندان مختلف است.

The annual visitational includes workshops and exhibitions from various artists.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ملاقاتی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ملاقاتی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ملاقاتی

لغات نزدیک ملاقاتی

پیشنهاد بهبود معانی