امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مماشات به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مدارا

فونتیک فارسی

momaashaat
اسم
compromise, tolerance, leniency, appeasement

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

- مماشات با هیتلر موجب جنگ شد.

- The appeasement of Hitler led to war.

- درخواست مماشات

- ask for leniency
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مماشات

  1. مترادف:
    اهمال تسامح سازگاری سازش مدارا مسامحه معاطله مماطله نرمی همراهی

ارجاع به لغت مماشات

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مماشات» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مماشات

لغات نزدیک مماشات

پیشنهاد بهبود معانی