فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

نابسامان به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

naabesaamaan

broken, huggermugger, imbroglio, inchoate, messy, snarly, untidy, upside down

عامیانه haywire

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نابسامان

  1. مترادف:
    آشفته بی‌نظم پراکنده پریشان نامجموع نامرتب نامنظم
    متضاد:
    بسامان مجموع

ارجاع به لغت نابسامان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نابسامان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نابسامان

لغات نزدیک نابسامان

پیشنهاد بهبود معانی