آخرین به‌روزرسانی:

ندیمه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / nadime /

handmaid, court lady, lady in waiting, queen's maid

ملازم مونث

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

ندیمه سینی غذا را به اتاق نهارخوری برد.

The handmaid carried the tray of food into the dining room.

کتاب "داستان ندیمه" نوشته‌ی مارگارت آتوود را خوانده‌ای؟

Have you read "The Handmaid's Tale" by Margaret Atwood?

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ندیمه

  1. مترادف:
    مصاحب ملازم همراه همنشین

ارجاع به لغت ندیمه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ندیمه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ندیمه

لغات نزدیک ندیمه

پیشنهاد بهبود معانی