آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

نظامی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / nezaami /

the military, officer, soldier, G.I., private

the military

officer

soldier

G.I.

private

سرباز، ارتشی، سپاهی

نظامیان زخمی

wounded soldiers

نظامی‌ها با نیروهای مهاجم جنگیدند.

The soldiers battled against the invaders.

صفت
فونتیک فارسی / nezaami /

military, martial, of or related to the armed forces

military

martial

of or related to the armed forces

وابسته به ارتش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

افزایش (تجهیزات) نظامی

military buildup

پایگاه نظامی

a military base

نمونه‌جمله‌های بیشتر

رادیو مارش نظامی گوش‌خراشی را پخش می‌کرد.

The radio blasted out a military march.

اسم خاص
فونتیک فارسی / nezaami /

Nezami

Nezami

نظامی گنجوی

شعر نظامی از ارزش بلاغی زیادی برخوردار است.

Nezami's poetry has great rhetorical value.

نظامی در خسرو و شیرین بیشتر از دیگر آثارش از گفتگو استفاده می‌کند.

In Khosro and Shirin, Nezami has used conversation more than in his other works.

عامیانه Gl

Gl

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نظامی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:

ارجاع به لغت نظامی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نظامی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نظامی

لغات نزدیک نظامی

پیشنهاد بهبود معانی