آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: پنج‌شنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۴

    نوشیدن به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    فعل متعدی
    فونتیک فارسی / nooshidan /

    to drink, to imbibe, to sip, to swill, to swig, to guzzle

    to drink

    to imbibe

    to sip

    to swill

    to swig

    to guzzle

    آشامیدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    دکتر او را از نوشیدن مشروبات الکلی منع کرده است.

    The doctor has forbidden him to drink alcoholic beverage.

    بعداز پیاده‌روی طولانی، آن‌ها از قمقمه‌هایشان آب نوشیدند.

    After the long hike, they sipped water from their canteens.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    او بشکه را بلند کرد و از سوراخ آن شروع به نوشیدن کرد.

    He lifted the keg and began drinking from the bunghole.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد نوشیدن

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    آشامیدن خوردن درکشیدن گساردن نوش کردن

    سوال‌های رایج نوشیدن

    نوشیدن به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «نوشیدن» در زبان انگلیسی به "drinking" ترجمه می‌شود.

    نوشیدن یکی از نیازهای اساسی و طبیعی بدن انسان است که نقشی حیاتی در حفظ حیات، سلامت و عملکرد صحیح اندام‌ها ایفا می‌کند. آب، به‌عنوان مهم‌ترین نوشیدنی، بخش عمده‌ای از ساختار بدن را تشکیل می‌دهد و در انجام فرایندهای زیستی مانند تنظیم دمای بدن، انتقال مواد مغذی، دفع سموم و حفظ تعادل الکترولیتی نقشی کلیدی دارد. بدون نوشیدن کافی، بدن در مدت کوتاهی دچار کم‌آبی، خستگی، اختلال در تمرکز و حتی آسیب‌های جدی به کلیه‌ها و سایر اندام‌ها می‌شود.

    فرهنگ نوشیدن در جوامع مختلف، معنا و شکل‌های متنوعی به خود گرفته است. در برخی فرهنگ‌ها نوشیدن چای، قهوه یا دمنوش‌های گیاهی بخشی از آیین‌های روزمره یا مهمانی‌ها به شمار می‌رود. در نقاطی از جهان، نوشیدن یک فنجان چای به‌مثابه دعوت به گفت‌وگو، آرامش یا صمیمیت تعبیر می‌شود. در مقابل، برخی نوشیدنی‌ها جنبهٔ دارویی، انرژی‌زا یا حتی آیینی دارند و در موقعیت‌های خاص مصرف می‌شوند.

    نوشیدن می‌تواند به شکل‌های مختلفی انجام گیرد: از نوشیدن آرام و آگاهانه در فضایی آرام گرفته تا نوشیدن سریع و مکانیکی برای رفع تشنگی. همچنین، شکل نوشیدن بسته به نوع نوشیدنی تغییر می‌کند؛ برای نمونه، نوشیدن آب معمولاً بدون تشریفات انجام می‌شود، در حالی که نوشیدن قهوه در برخی سنت‌ها آدابی خاص دارد. این تفاوت‌ها در شیوه و فضای نوشیدن، نوعی بیان فرهنگی و شخصی نیز به‌شمار می‌روند.

    در کنار جنبه‌های روزمره و جسمی، نوشیدن مفهومی نمادین هم دارد. در ادبیات و هنر، گاه نوشیدن استعاره‌ای برای لذت، مستی، رهایی یا حتی فراموشی است. مثلاً ممکن است گفته شود کسی از جام زندگی می‌نوشد یا از تلخی روزگار جرعه‌ای چشیده است. این کاربردهای استعاری، بُعدی عاطفی و فلسفی به این عمل ساده‌ی فیزیولوژیک می‌بخشند.

    نوشیدن نه‌فقط برای بقا، بلکه برای تجربه، لذت و پیوندهای اجتماعی نیز اهمیت دارد. انتخاب نوع نوشیدنی، زمان نوشیدن، و حتی نوع ظرف، می‌تواند بازتابی از سبک زندگی، سلامت فردی و سلیقه‌های شخصی باشد. از نوشیدن یک لیوان آب خنک در روزی گرم گرفته تا لذت یک فنجان چای در غروب، نوشیدن بخشی جدایی‌ناپذیر از تجربه‌ی انسانی است.

    ارجاع به لغت نوشیدن

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «نوشیدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نوشیدن

    لغات نزدیک نوشیدن

    • - نوشنده
    • - نوشی
    • - نوشیدن
    • - نوشیدن به مقدار کم
    • - نوشیدنی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.