جانورشناسی hamster
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
وقتی بچه بودیم، برادرم همستر داشت.
My brother had a hamster when we were kids.
قفس همستر باید بهطور مرتب تمیز شود.
The hamster cage needed to be cleaned out regularly.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «همستر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/همستر