آخرین به‌روزرسانی:

پارتنر به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / paartner /

partner

شریک، یار، همراه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

نگرانی‌هایتان را با پارتنر خود در میان بگذارید.

Discuss your worries with your partner.

دکتر از پارتنرش به‌خاطر تهمت شکایت می‌کند.

The doctor is suing his partner for slander.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پارتنر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پارتنر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پارتنر

لغات نزدیک پارتنر

پیشنهاد بهبود معانی