acceptance, agreement, admittance, admission, acceptation, compliance, assent, receipt, allowance, acceptability, acceptableness, reception, resignation, tolerance, sanction
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
این آموزشگاه آرایشگری برای پذیرش، مدرک دیپلم دبیرستان یا معادل آن را مطالبه میکند.
This barber college requires a high school diploma or equivalent for admission.
پذیرش یکپارچهی کلیهی پیشنهادات آنها
a blanket acceptance of all their proposals
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پذیرش» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پذیرش