آخرین به‌روزرسانی:

پرده افتادن به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / parde oftaadan /

to end (a theatrical) show

نمایشی تمام شدن

پس‌از اجرای طولانی، زمان آن رسیده بود که نمایش را با افتخار پرده بیاندازند.

After a long run, it was time to end the show gracefully.

حوادث غیرمنتظره آن‌ها را ناچار کرد که نمایش را ناگهانی پرده بیاندازند.

The unexpected events led them to end the show abruptly.

فعل لازم
فونتیک فارسی / parde oftaadan /

to end, to come to an end, to be finished, to conclude

کاری پایان یافتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

کنسرت با تشویق ایستاده پرده انداخت.

The concert ended with a standing ovation.

این جلسه باید تا ظهر امروز پرده بیاندازد.

The meeting should be finished by noon today.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پرده افتادن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پرده افتادن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پرده افتادن

لغات نزدیک پرده افتادن

پیشنهاد بهبود معانی