progress, advance, headway, improvement, achievement, development, progression, advancement
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پیشرفت اقتصادی
economic development
دیوانسالاری بزرگترین مانع پیشرفت اقتصادی است.
Bureaucracy is the biggest obstacle to economic progress.
خط پدافندی ما پیشرفت دشمن را متوقف کرد.
Our defensive line checked the enemy's advance.
پیشرفت باورنکردنی آنها در علم
their fantastic progress in science
برف جلوی پیشرفت قشون را گرفت.
Snow hindered the army's progress.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پیشرفت» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پیشرفت