با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

چادر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • پوششی زنانه برای حفظ حجاب
  • فونتیک فارسی

    chaador
  • اسم
    chador, veil
    • - چادرش را انداخت.

    • - She dropped her veil.
    • - چادر صورتش را پوشانده بود.

    • - A veil covered her face.
  • خیمه
  • فونتیک فارسی

    chaador
  • اسم
    tent, canvas, tabernacle
    • - آن‌ها در چادر زندگی می‌کردند.

    • - They used to live under canvas.
    • - قرارداد تسلیم در یک چادر امضا شد.

    • - The capitulation agreement was signed in a tent.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد چادر

ارجاع به لغت چادر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چادر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/چادر

لغات نزدیک چادر

پیشنهاد بهبود معانی