آخرین به‌روزرسانی:

کرمو به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / kermoo /

worm-eaten, decayed, wormy, maggoty

دارای کرم، کرم‌زده

دندان کرمو

decayed or carious tooth

صفت
فونتیک فارسی / kermoo /

decayed, carious, rotten

(مجازی) خراب، فاسد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

بچه کرمو

spoiled child

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت کرمو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کرمو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کرمو

لغات نزدیک کرمو

پیشنهاد بهبود معانی