aridity, drought, shortage of water or precipitation
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کمآبی بیابان رشد گیاهان را سخت میکرد.
The aridity of the desert made it difficult for plants to grow.
کمآبی خاک کشاورزی را چالشبرانگیز کرد.
The aridity of the soil made farming challenging.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «کم آبی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کم آبی