فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

کم آبی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • خشکسالی
  • فونتیک فارسی

    kam'aabi
  • اسم
    aridity, drought, shortage of water or precipitation
    • - کم‌آبی بیابان رشد گیاهان را سخت می‌کرد.

    • - The aridity of the desert made it difficult for plants to grow.
    • - کم‌آبی خاک کشاورزی را چالش‌برانگیز کرد.

    • - The aridity of the soil made farming challenging.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت کم آبی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کم آبی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کم آبی

لغات نزدیک کم آبی

پیشنهاد بهبود معانی