فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

کوتوله به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کوتاه‌قد

فونتیک فارسی

kootoole
اسم صفت
dwarfish, dwarf, shorty, troll, pygmy, undersized, manikin, pony, midget, scrubby, pixie

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- قد کوتوله‌اش او را هدف تمسخر قرار داد.

- His dwarfish stature made him a target for teasing.

- او لباس اندازه‌ی کوتوله را برای مهمانی پوشید.

- He wore a dwarf-sized costume for the party.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کوتوله

  1. مترادف:
    قصیرالقامه کوتاه‌قد
    متضاد:
    دیلاق

ارجاع به لغت کوتوله

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کوتوله» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کوتوله

لغات نزدیک کوتوله

پیشنهاد بهبود معانی