فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

کونه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • بخش زیرین یا ته چیزی
  • فونتیک فارسی

    koone
  • اسم
    butt, bottom, backside, end part
    • - کونه‌ی کوهستان با مهی غلیظ پوشیده شده بود.

    • - The bottom of the mountain was covered in thick fog.
    • - کونه‌ی صندلی بسیار ناراحت بود.

    • - The chair's backside was so uncomfortable.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت کونه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کونه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کونه

لغات نزدیک کونه

پیشنهاد بهبود معانی