فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

کوه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • جبل، پشته، کوهستان
  • فونتیک فارسی

    kooh
  • اسم
    mountain, mount, alp, pike, peak
    • - او با زحمت از کوه بالا رفت.

    • - He laboured up the mountain.
    • - پوششی از ابر در اطراف کوه دماوند

    • - a blanket of clouds around Mount Damavand
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد کوه

ارجاع به لغت کوه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کوه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کوه

لغات نزدیک کوه

پیشنهاد بهبود معانی