hatred, rancor, ill will, hostility, grudge, spite, animus, venom, malignity, spitefulness, revenge
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کینه در دل پروردن
to nurse a grudge
کینه و عداوت از حرفهای او میبارید.
His statements were full of venom.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «کینه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کینه