گرایش به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

geraayesh
attitude, attraction, bent, bias, disposition, drift, fancy, gravitation, interest, ism, leaning, penchant, proclivity, sentiment, set, streak, tendency, tenor, trend, turn, warp

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
طبیعی
propensity
tropism
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گرایش

ارجاع به لغت گرایش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گرایش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گرایش

پیشنهاد بهبود معانی