آخرین به‌روزرسانی:

گشتن به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی / gashtan /

to turn, to revolve, to walk, to search

فونتیک فارسی / gashtan /

to turn, to turn round, to circulate, to walk or ramble, tosearch, to become

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
فونتیک فارسی / gashtan /

to kill

comb

همه جا را
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گشتن

  1. مترادف:
    پرسه‌زدن چرخیدن دورزدن سیاحت کردن سیر کردن طواف گردش کردن گردش
  1. مترادف:
    تبدیل‌شدن شدن گردیدن

ارجاع به لغت گشتن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گشتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گشتن

لغات نزدیک گشتن

پیشنهاد بهبود معانی