آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: دوشنبه ۶ مرداد ۱۴۰۴

    گودال به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / gõdaal /

    pit, cavity, ditch, pothole, well, sinkhole, abyss, trench, borehole, bore, hole, crater, depression, shaft, excavation, pocket

    pit

    cavity

    ditch

    pothole

    well

    sinkhole

    abyss

    trench

    borehole

    bore

    hole

    crater

    depression

    shaft

    excavation

    pocket

    چاله

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    با زحمت یک گودال کندم.

    With labor I excavated a pit.

    آب از یک طرف گودال وارد و از طرف دیگر بیرون ریخته می‌شود.

    Water enters the cavity at one end and is expelled at the other.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد گودال

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    چال چاله حفره خندق گود لان مغاک

    سوال‌های رایج گودال

    گودال به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «گودال» در زبان انگلیسی به pit یا hole ترجمه می‌شود، که بسته به نوع و کاربرد، هر دو واژه می‌توانند معادل مناسبی باشند.

    «گودال» به فضایی توخالی یا فرورفته در سطح زمین گفته می‌شود که معمولاً نسبت به اطراف خود پایین‌تر است و به شکل یک حفره یا چاله دیده می‌شود. این واژه می‌تواند به انواع گودال‌های طبیعی یا ساخته دست انسان اشاره داشته باشد؛ از گودال‌های کوچک و کم‌عمق گرفته تا چاله‌های بزرگ و عمیق که در طبیعت یا شهرها دیده می‌شوند.

    در طبیعت، گودال‌ها ممکن است بر اثر فرسایش، زمین‌لرزه، ریزش سنگ‌ها یا فعالیت‌های آتشفشانی به وجود آیند و نقش‌های مختلفی در اکوسیستم ایفا کنند. برخی گودال‌ها می‌توانند محل تجمع آب و شکل‌گیری برکه‌ها یا چشمه‌ها باشند که زیستگاه جانوران و گیاهان خاصی را فراهم می‌آورند. همچنین گودال‌های طبیعی ممکن است به عنوان موانع یا چالش‌هایی در مسیر حرکت انسان و حیوانات مطرح شوند.

    در زندگی روزمره و ساخت‌وساز، گودال‌ها معمولاً برای اهداف مختلفی مانند حفاری، نصب فونداسیون، یا ایجاد چاه‌ها و مخازن به کار می‌روند. گودال‌های حفرشده توسط انسان، در صنعت معدن‌کاری و ساخت‌وساز اهمیت فراوان دارند و طراحی و مدیریت آن‌ها نیازمند دقت و دانش فنی ویژه است تا از خطرهای احتمالی مانند ریزش یا تجمع آب جلوگیری شود.

    از نظر فرهنگی و ادبی، «گودال» گاهی به عنوان نمادی از سقوط، بحران، یا دشواری‌های زندگی به کار می‌رود. در متون ادبی، گودال ممکن است اشاره‌ای به وضعیت‌های بحرانی، احساس تنهایی یا گرفتار شدن در مشکلات باشد که فرد باید از آن‌ها رهایی یابد. این کاربرد استعاری، بر ظرفیت واژه در انتقال احساسات و مفاهیم پیچیده تأکید دارد.

    «گودال» واژه‌ای ساده اما چندبعدی است که علاوه بر کاربردهای ملموس و فیزیکی، دارای ابعاد معنایی و نمادین گسترده‌ای نیز می‌باشد. این کلمه نشان‌دهنده‌ی تضاد میان فضای خالی و پر، بالا و پایین، و ایمنی و خطر است و در زبان فارسی به عنوان عنصری مهم در توصیف محیط طبیعی و تجربیات انسانی به کار می‌رود.

    ارجاع به لغت گودال

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «گودال» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گودال

    لغات نزدیک گودال

    • - گوداب انداختن
    • - گوداب دار
    • - گودال
    • - گودال جاده
    • - گودال در ماه
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.