۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

گیج به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی / gij /

giddy, absent-minded, confused, bewildered, puzzled, fuddled

عامیانه muzzy, woozy, slap-happy, spaced-out

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گیج

  1. مترادف:
    بی‌حواس بی‌هوش پریشان‌حواس حواس‌پرت حیران دبنگ سرگردان سرگشته مات متحیر مست منگ

ارجاع به لغت گیج

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گیج» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گیج

لغات نزدیک گیج

پیشنهاد بهبود معانی