با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

گیج به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • فونتیک فارسی

    gij
  • giddy, absent-minded, confused, bewildered, puzzled, fuddled
  • عامیانه muzzy, woozy, slap-happy, spaced-out
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد گیج

ارجاع به لغت گیج

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گیج» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گیج

پیشنهاد بهبود معانی