لغات مربوط به روانشناسی و روانپزشکی

تاریخ انتشار: ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳

لغت
معنی

monomania

(شیفتگی یا وسواس جنون‌آمیز نسبت به یک چیز یا کار) تک‌شیدایی، وسواس متمرکز، تک‌سگالی

mood swing

نوسان خلقی، تغییر خلقی

narcoanalysis

نارکوآنالیز، تخدیردرمانی

narcosynthesis

تخدیردرمانی

neurodiversity

تفاوت‌های ذهنی و روانی مربوط به افراد دچار اوتیسم و دیگر اختلالات ذهنی

neuroticism

روان‌رنجوری، سرشت مضطرب (یک صفت شخصیتی که با احساسات منفی مرتبط است؛ افراد روان‌رنجور اضطراب و ترس و حسادت و نگرانی و دیگر احساسات منفی را بیشتر و شدیدتر تجربه می‌کنند)

NPD

اختلال شخصیت خودشیفته

obsessive-compulsive disorder

(روان‌شناسی) وسواس فکری – عملی، هسبند کنش – اندیشی

OCD

اختلال وسواس فکری-عملی

OCPD

اُو‌سی‌پی‌دی، اختلال شخصیت وسواسی-جبری

panic attack

حمله‌ی عصبی، حمله‌ی پانیک

parasocial

فرااجتماعی، پاراسوشیال

pareidolia

معنی‌پنداری، پاریدولیا (نوعی پدیده‌ی روان‌شناختی که در آن فرد علائم یا صداهایی را که ادراک می‌کند به صورت معنادار می‌شناسد)

passive-aggressive

پرخاشگرانه‌ی منفعلانه (نشان دادن عدم تمایل به کمک یا دوستانه بودن، بدون ابراز خشم)
پرخاشگر منفعل (شخص)

PDD

اختلال افسردگی مداوم، اختلال افسردگی پایدار

people-pleaser

فرد مهرطلب (کسی که برای جلب توجه و محبت و خشنودسازی دیگران هر کاری می‌کند)

PQ

بهره‌ی هوش مثبت‌نگر (معیاری برای سنجش قدرت مثبت‌نگری فرد)

precognition

پیش‌آگاهی، اطلاع قبلی، الهام قبل از وقوع امری، روشن‌بینی، بصیرت، نهان‌بینی

لغت
معنی

proactive

پیش‌گستر (وابسته به رفتاری که از قدیم یاد گرفته شده است)

programmed

فطری، سرشتی، ذاتی

psychoanalysis

روان‌کاوی، روان‌تحلیل‌گری

psychometrics

روان‌سنجی

repression

واپس‌رانی، واپس‌زنی

resilience

تاب‌آوری، مقاوت، دوام‌آوری، سرسختی، پوست‌کلفتی

resiliency

تاب‌آوری، مقاوت، دوام‌آوری

Rorschach test

تست رورشاخ (آزمون روانی‌ای که در آن افراد مورد معاینه تلقی خودشان از لکه‌های عجیب‌وغریب جوهر را می‌گویند و روان‌شناس بر اساس آن نوع شخصیت یا عملکرد احساسی فرد یا حتی اختلالات ذهنی‌اش را تشخیص می‌دهد)

schizophrenia

روان‌گسیختگی، اسکیزوفرنی، شیزوفرنی (نوعی اختلال روان‌پریشانه با علائمی نظیر رفتار و واکنش هیجانی و آشفتگی فکر)

self-sabotage

خودتخریبی، خودتخریبگری، خودآسیب‌زنی

shell shock

اختلال روحی در اثر صدای انفجار نارنجک و امثال آن، وحشت و اضطراب حاصله از صدای انفجار

sociopath

جامعه‌زده، پاد‌هامه، جامعه رنجور، اجتماع‌ستیز

stream of consciousness

جریان سیال ذهن، سیلان ذهن

superego

سوپرایگو، فراخود، نفس لوامه، وجدان

ta

تحلیل رفتار متقابل (TA) (transactional analysis)

therapist

( therapeutist ) متخصص درمان‌شناسی، درمان‌شناس

trauma

ضربه، زخم، آسیب، ضربه روحی روان آسیب، روان زخم، ضربه‌ی روحی، روان‌زخم

vipassana

ویپاسانا (نوعی مراقبه)

صفحه‌ی ۲ از ۲

لغات تخصصی روانشناسی

یادگیری لغات روانشناسی به زبان انگلیسی می تواند یک تلاش هیجان انگیز باشد و درک عمیق تری از ذهن و رفتار انسان باز کند. این یک زمینه غنی با دایره لغات وسیعی است که در ابتدا می تواند دلهره آور به نظر برسد، اما منابع زیادی برای لذت بخشی و موثر کردن این فرآیند وجود دارد. دوره‌های آنلاین، آموزش‌ها و فهرست‌های واژگان می‌توانند رویکردی ساختاریافته ارائه دهند، در حالی که درگیر شدن با کتاب‌ها، مقاله‌ها یا فیلم‌های مرتبط با موضوعات روان‌شناسی می‌تواند به مفهوم‌سازی کلمات و تقویت معانی آنها کمک کند. برای تجربه تعاملی‌تر، پیوستن به انجمن‌های آنلاین یا گروه‌های مطالعه را در نظر بگیرید تا با استفاده از واژگان تازه به دست آمده بحث و تمرین کنید. چه دانشجو باشید، چه حرفه‌ای یا صرفاً در مورد روانشناسی کنجکاو باشید، اختصاص دادن زمان به یادگیری زبان آن می‌تواند یک سفر ارزشمند برای خودیابی و رشد فکری باشد.

بازگشت به وبلاگ

مطالب دیگر بخش «واژه‌های دسته‌بندی شده»:

نظرات

نظرتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *