آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

آفتاب به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / aaftaab /

sunshine, sunlight, sunbeam, light of day

sunshine

sunlight

sunbeam

light of day

نور خورشید

گل‌های بهاری که در نور آفتاب می‌درخشیدند.

Spring flowers, aglow under the sunlight.

درخشش الماس در نور آفتاب

the brilliance of a diamond under sunshine

اسم
فونتیک فارسی / aaftaab /

مجازی (the) sun, Sol, Phoebos, helios, helio-

sun

Sol

Phoebos

helios

helio-

شمس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

آفتاب رنگ این فرش را کدر کرده است.

The sun has dulled this carpet's colors.

پرتوهای آفتاب هوای سرد صبحگاهی را گرم کردند.

The rays of Sol warmed the chilly morning air.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آفتاب

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

متضاد:
ماهتاب مهتاب

ارجاع به لغت آفتاب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آفتاب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آفتاب

لغات نزدیک آفتاب

پیشنهاد بهبود معانی