آخرین به‌روزرسانی:

آمر به انگلیسی

معنی

اسم
فونتیک فارسی / aamer /

commander, commanding, domineering, one who commands, bossy, imperious, dictator

امرکننده، فرمان‌دهنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آمر

  1. مترادف:
    امرکننده حاکم فرمانده کارفرما
    متضاد:
    مامور

ارجاع به لغت آمر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آمر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آمر

لغات نزدیک آمر

پیشنهاد بهبود معانی