فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

کارفرما به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کسی که کارگر استخدام می‌کند

فونتیک فارسی

kaarfarmaa
اسم

employer, manager, management, boss, master, manageress, entrepreneur

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

کارگر و کارفرما باید هماهنگ باشند.

Labor and management should work in harmony.

کارفرما با کارگرانش غذا خورد.

The master ate his meal with his laborers.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

کارفرما باید توانایی کارکنان را ارزیابی کند.

An employer should appraise the ability of his employees.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کارفرما

  1. مترادف:
    آقا ارباب استاد صاحب‌کار مخدوم
    متضاد:
    کارگر

ارجاع به لغت کارفرما

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کارفرما» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کارفرما

لغات نزدیک کارفرما

پیشنهاد بهبود معانی