آخرین به‌روزرسانی:

مخدوم به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ارباب

فونتیک فارسی

makhdoom
صفت

ادبی served, waited on, master, patron

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

مخدوم ارجمند

valued patron

مخدوم ثروتمند سخاوتمندانه وقف کرد.

The wealthy patron generously donated.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مخدوم

  1. مترادف:
    آقا ارباب خداوندگار خواجه سرور فرمانروا کارفرما
    متضاد:
    خادم

ارجاع به لغت مخدوم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مخدوم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مخدوم

لغات نزدیک مخدوم

پیشنهاد بهبود معانی