ادبی served, waited on, master, patron
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مخدوم ارجمند
valued patron
مخدوم ثروتمند سخاوتمندانه وقف کرد.
The wealthy patron generously donated.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مخدوم» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مخدوم