آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

مخدوم به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / makhdoom /

ادبی served, waited on, master, patron

served

waited on

master

patron

ارباب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

مخدوم ارجمند

valued patron

مخدوم ثروتمند سخاوتمندانه وقف کرد.

The wealthy patron generously donated.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مخدوم

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت مخدوم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مخدوم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مخدوم

لغات نزدیک مخدوم

پیشنهاد بهبود معانی