آخرین به‌روزرسانی:

خادم به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

خدمتگزار

فونتیک فارسی

khaadem
اسم

server, servitor, servant

چرا وقتی صدا می‌زنم خادم نمی‌آید؟

Why doesn't the servant come when I call?

به خادم بگو مرا ساعت پنج بیدار کند.

Tell the servant to knock me up at five o'clock.

خدمتگزار مکان مذهبی

فونتیک فارسی

khaadem
اسم

servant, lay brother

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

جان خادم بود.

John was a lay brother.

خادم کلیسا

servant of church

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خادم

  1. مترادف:
    آغا برده بنده پرستار پیشکار چاکر خدمتکار خدمت کننده خدمتگر خدمتگزار غلام مددکار مستخدم نوکر
    متضاد:
    مخدوم آقا ارباب

ارجاع به لغت خادم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خادم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خادم

لغات نزدیک خادم

پیشنهاد بهبود معانی