server, servitor, servant
چرا وقتی صدا میزنم خادم نمیآید؟
Why doesn't the servant come when I call?
به خادم بگو مرا ساعت پنج بیدار کند.
Tell the servant to knock me up at five o'clock.
servant, lay brother
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
جان خادم بود.
John was a lay brother.
خادم کلیسا
servant of church
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خادم» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خادم