آخرین به‌روزرسانی:

ارباب به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

سرور

فونتیک فارسی

arbaab
اسم اسم جمع

lord, arbab, master, sir, sire, Mr., swami, sahib, liege (lord), paymaster, squire, guvnor

ارباب او یک کودن تمام عیار است!

His master is an absolute donkey!

سلام بر ارباب خودم!، صبح بخیر سرورم!

Good morning, my lord!

دارندگان

فونتیک فارسی

arbaab
اسم اسم جمع

owner(s), possessor(s), endowed with

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

هر ارباب مسئول اموال خود است.

Each owner is responsible for their property.

او ارباب دانش وسیعی در تاریخ باستان است.

He is the possessor of a vast knowledge in ancient history.

مالک

فونتیک فارسی

arbaab
اسم اسم جمع

landowner, landlady, landlord, owner, proprietor

او فقط به ارباب جوابگو است.

He only answers to the landlord.

هر کشاورز ملزم بود که به ارباب خود خدمت کند.

Each farmer was required to serve his landlord.

کارفرما

فونتیک فارسی

arbaab
اسم اسم جمع

manager, lord, boss, big shot

ارباب تا می‌توانست درباره‌ی اضافه‌حقوق‌ها تعلل کرد.

The boss fudged the question of pay raises for as long as he could.

چنان رفتار می‌کند که انگار ارباب همه است!

He acts as if he is everyone's boss!

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ارباب

  1. مترادف:
    آقا خواجه سرور صاحب کارفرما مخدوم مولا
    متضاد:
    نوکر
  1. مترادف:
    فئودال مالک ملاک

سوال‌های رایج ارباب

ارباب به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «ارباب» در انگلیسی master یا lord ترجمه می‌شود.

«ارباب» به‌طور معمول به فردی گفته می‌شود که مالک یا صاحب یک چیز، زمین، یا حتی افراد است. این کلمه در تاریخ و فرهنگ‌های مختلف معانی متفاوتی داشته است. در گذشته، اربابان معمولاً به افرادی اطلاق می‌شدند که صاحب اراضی وسیع بودند و از زمین‌های خود برای کسب درآمد استفاده می‌کردند. این افراد ممکن است افراد زیر دست خود را کنترل می‌کردند یا در نظام‌های فئودالیسم نقش مهمی داشتند.

در جامعه‌های پیشین، نقش ارباب بیشتر به کسانی اطلاق می‌شد که به‌عنوان مالکان زمین یا کارفرمایان در برابر رعیت‌ها یا کارگران عمل می‌کردند. این افراد می‌توانستند به‌عنوان فرمانده یا سرپرست گروهی از افراد دیگر عمل کنند و معمولاً قدرت و نفوذ زیادی داشتند. در این نوع جوامع، رابطه‌ای سلسله‌مراتبی و اغلب نابرابر میان ارباب و افراد تحت سرپرستی وجود داشت.

در فرهنگ‌های مختلف، «ارباب» می‌تواند به‌عنوان عنوانی برای احترام یا قدرت در نظر گرفته شود. در برخی جوامع شرقی، این واژه به کسانی که در زمینه‌های تجاری یا صنایع خاص تسلط داشتند و بر دیگران تسلط می‌یافتند، اطلاق می‌شد.

همچنین، این کلمه در دنیای امروز ممکن است به فردی که در موقعیت مدیریتی بالایی قرار دارد یا نظارت بر کار دیگران را بر عهده دارد، اشاره کند. به‌طور مثال، «ارباب کارگاه» یا «ارباب کارخانه» به فردی گفته می‌شود که مالک و مسئول فعالیت‌های اقتصادی یا تولیدی است.

«ارباب» در معنای خاصی که به فرد صاحب‌منصب در جامعه یا صاحب قدرت و ثروت اشاره دارد، هنوز در بسیاری از فرهنگ‌ها و جوامع رایج است و به‌عنوان مفهومی مرتبط با قدرت، مالکیت و تسلط باقی مانده است.

ارجاع به لغت ارباب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ارباب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ارباب

لغات نزدیک ارباب

پیشنهاد بهبود معانی