master, superior, lord, guru, pundit
master
superior
lord
guru
pundit
مولای خدمتکار
The servant's master
خودش را نزد مولایش خوار و خفیف کرد
He abased himself before his superior
the Lord of the Virtuous (title of Ali)
the Lord of the Virtuous
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مولا» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مولا