[n.] official, functionary, delegate, commissioned, appointed, sent on duty
عامیانه cop
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
هر دو واژه «مأمور» و «معمور» از نظر املایی درستاند، اما معنی کاملاً متفاوتی دارند:
مأمور: واژهای عربی بهمعنای کسی که به انجام کاری گماشته شده باشد، مانند مأمور پلیس یا مأمور اداره برق. این واژه در زبان فارسی بسیار رایج است.
معمور: این واژه هم عربی است و بهمعنای «آباد» یا «آبادشده» است؛ مثلاً در ترکیبهایی مانند «زمین معمور» بهکار میرود، یعنی زمینی که آباد شده است. در فارسی امروزی کمکاربردتر است و بیشتر در متون ادبی یا رسمی دیده میشود.
بنابراین اگر منظورتان کسی است که وظیفه یا مأموریتی بر عهده دارد، «مأمور» درست است؛ اما اگر بهدنبال واژهای با معنای «آباد» هستید، «معمور» درست است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مامور» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مامور