filling, fullness, repletion, suffusion
filling
fullness
repletion
suffusion
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آکندگی دریاچه پساز بارشهای شدید، منظرهای بود که باید تماشا کرد.
The repletion of the lake after the heavy rains was a sight to behold.
آکندگی جام نمایانگر تلاش و فداکاری آنها بود.
The filling of the trophy represented their hard work and dedication.
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آکندگی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آکندگی