rest, repose, ease, tranquility, snooze, relaxation, inactivity, breathing time
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
نیاز به استراحت و تفریح را نباید فراموش کرد.
The need for relaxation and distraction should not be forgotten.
استراحت ابدی
eternal rest
در راه سه بار برای سوختگیری و استراحت توقف کردیم.
On the way, we stopped three times for fueling and rest.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «استراحت» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/استراحت