۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

استقرار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

esteghraar
settlement, rehabilitation

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد استقرار

  1. مترادف:
    استواری اسکان ایستادگی تثبیت تحکیم ثبات ثبوت جایگیری قرار

ارجاع به لغت استقرار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «استقرار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/استقرار

لغات نزدیک استقرار

پیشنهاد بهبود معانی