۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

استواری به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

ost[o]vaari
erectness, firmness, invincibility, solidity, stability, steadiness, stoutness, strength

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد استواری

  1. مترادف:
    استحکام استقامت استقرار پایداری تایید تثبیت تحکیم ثبات ثبوت حصانت محکمی مقاومت وثاقت
    متضاد:
    سستی نااستواری

ارجاع به لغت استواری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «استواری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/استواری

لغات نزدیک استواری

پیشنهاد بهبود معانی