آخرین به‌روزرسانی:

اشتراک به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / eshteraak /

participation, sharing, taking part, partnership, communion, association, commonality, combination, intersection, community

شراکت

اشتراک منافع

a communion of interest

این کار دشوار فقط با اشتراک شما قابل اجرا است.

This difficult task can be carried out only through your participation.

اسم
فونتیک فارسی / eshteraak /

subscription

آبونه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

اشتراکم در کجله را لغو کردم چون دیگر به محتوایش علاقه نداشتم.

I canceled my subscription to the magazine because I wasn't interested in the content anymore.

او فراموش کرد که اشتراکش را تمدید کند.

She forgot to renew her subscription.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد اشتراک

  1. مترادف:
    آبونه
  1. مترادف:
    انبازی شریک شریک‌شدن

ارجاع به لغت اشتراک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اشتراک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اشتراک

لغات نزدیک اشتراک

پیشنهاد بهبود معانی